ای عزیز سفر کرده » |
کلامِ آغازین چنین بود “بسم الله الرحمن الرحیم".
مژده داد پروردگار عالم به بخشندگی و مهربانی خود
و مژده داد به رحمت و رحیمیت خود
و مژده داد به آغاز و ابتدا و شروع جهان که با کلامش آغاز شد
و جهان و جهانیان همه در امن الهی خلق شدند و در وحدت و برابری و عدل رحمانیت و رحیمیتِ خداوند را برخوردار شدند.
هوشیار باشید که خداوند یگانه قاضی و داور جهان خلقت است و جز خدا احدی به اسرار قلبها آگاه نیست.
نقشها را و صورتها را چنان اجرا کنید که گویی پایان جهان است.
از یکدیگر چنان دستگیری کنید که گویی پایان جهان است.
بر همدیگر چنان مهر بورزید که گویی جهان به پایان رسیده است.
از هر چه در وجودتان مهر و عشق گذاردم بر بشر بتابانید که گویی آخرین دم بر نشر عشق است.
بسوزید و بسوزانید منیت های آشکار و پنهان خود را که پرده آخر، پرده عشق و وصل الهیست.
مبادا در این پرده آخر نقشی را قضاوت کنید که تنها خدا از آن آگاه است
و مبادا در صحنه جهان یکدیگر را به حساب اعمال بررسی کنید
و مبادا بنده ای را از من برانید
و مبادا دلی را در هر نقشی که هست از من دور کنید.
در جهان راه یکیست و آن راه حق است
و جهان و جهانیان از هر سو که می آیند رحیمیت من و جهنم من و وصال من در مسیر تعالیست.
عشق بورزید و مهر را بگسترانید.
هرگز هیچ یک از بشر یارای قضاوتم را ندارد و تنها من آگاه به اسرار دلها هستم
و منم که جان میبخشم و میمیرانم و خلق میکنم و عدالت در برابر حضور من جاری میشود.
پوشاننده منم و هویدا کننده منم.ُ
جز عشق کلامی نگویید که هر قضاوتی بر بندگانم مجادله ای عظیم بر شما خواهد بود.
این کلام آغاز است و جهان با بخشندگی و رحیمیت من آغاز شده.
صحنه گردان منم و محرم اسرار منم.
در حریمم که وارد شدید جز عشق نگوئید و جز عشق نخوانید.
*جهان و هر چه در جهان است یکسر رحمت من است و رحیمیت من.*
*مبادا بنده ای از بندگانم با کلامِ شما از رحمتم ناامید گردد.*
جز عشق نیافریدم و جز عشق کلامی نیست.
فرم در حال بارگذاری ...