عجب صبري خدا دارد!!
اگر من جاي او بودم كه در همسايه صدا ها گرسنه چند بزمي گرم عيش و نوش ميديدم نخستين نعره مستانه را خاموش آن دم، بر لب پيمانه مي كردم

اگر من جاي او بودم.

كه ميديم يكي عريان يكي ولرزانه، ديگري پويشيده از صد جامعه رنگين

زمينم وآسمان را واژگون ميكردم.

اگر من جاي او بودم.

براي خاطرتنها يكي مجنون صحرا گرد بي سامان هزاران ليلي ناز آفرين را كوبه كو، آواره وديوانه ميكرد

عجب صبري خدا دارد!

اگر من جاي او بودم .

كه ميديدم مشوش عارف وعامي زبرق فتنه اين علم عالم سوز مردم كش بجز انديشه عشق و وفا ، معدوم هر فكري دراين دنياي پر افسانه ميكردم.

عجب صبري خدادارد!

چرامن جاي او باشم
همين بهتر كه او خود جاي خود بشسته و تاب تماشاي تمام زشتكاريهاه اين خلوق را دارد وگرنه من بجاي اوچو بودم يكنفس كي عادلانه سازشي، با جاهل وفرزانه ميكردم.

عجب صبري خدا دارد! عجب صبري خدا دارد!

منبع:راه قرآن نوشته يمعيني كرمانشاهي

   شنبه 22 آبان 1395نظر دهید »
اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        
جستجو